نا امید به ترجمه فروزنده دولتیاری نشر نیک فرجام
هزار خورشید تابان به ترجمه خالد حسینی نشر آلوس
مریم پنج ساله بود که نخستین بار واژه حرامی را شنید. این اتفاق در یک پنجشنبه روی داد. باید چنین باشد، چون مریم به یاد آورد که آن روز سردرگم و بی قرار بود. تنها پنجشنبه ها چنین بود، روزی که جلیل در کلبه به دیدارش می آمد. برای گذراندن وقت تا آن دم که سرانجام ببیندش،گذرانی از بین علف هایی که در فضای باز موج زنان تا به زانویش می رسید، مریم از یک صندلی بالا رفته مجموعه چای خوری چینی مادرش را پایین آورد. آن مجموعه چای خوری تنها یادگاری بود که مادر مریم، ننه ، از مادر خویش داشت که وقتی ننه دو سال داشت مرده بود.
و آنگاه هیچکس نماند به ترجمه محمد خیریان نشر یوشیتا
یک مرد… به ترجمه نشمین حیدری نشر آزرمیدخت
یک ملکه برای دو سرزمین ، ماری استوارت به ترجمه ضیا الدین ضیایی نشر هلال نقره ای
زندگی پر فراز و نشیب ماری استوارت قرن هاست که توجه شاعران و نویسندگان را به خود مشغول کرده است. ماری استوارت، معروف به ماری اول، پس از مرگ پدرش در نه ماهگی به عنوان ملکه استکاتلند تاج گذاری کرد و به صوعمه فرستاده شد تا به طور ناشناس و با امنیت بزرگ شود و اداره ی کشور را برعهده بگیرد، اما در آنجا شناسایی و به جان او سو قصد گردید، به ناچار او را به فرانسه فرستادند و این تازه ابتدای مسیر زندگی زنیست که سرنوشت، حکومن دو سرزمین را برایش مقدر ساخته بود...