آخرین روز یک محکوم به اعدام به ترجمه پگاه فرهنگ مهر نشر یوشیتا
تمام مردم میخندند، دست می زنند و فریاد می کشند. در میان تمامی این انسان های آزاد که زندان بان ها هیچ کدام را نمی شناسند و با سرور به سمت محل اعدام می دوند، در این جمعیت سرها، که میدان را پر کرده اند، چند نفری هستند که دیر یا زود سرشان در کنار سر من در آن سبد خونین خواهند افتاد. بیش از یک نفر از آنان که برای دیدن سر من به آنجا می آیند، فردا برای سر خود روانه ی میداند خواهند شد. برای این موجودات فانی، در مکانی مشخص در میدان گرو، مکانی مهلک، تله ای وجود دارد. آنقدر می چرخند تا بالاخره به آنجا برسند.
آیا تو آن نیمه گمشده ام هستی؟ به ترجمه احمد طه ممدوح نشر نیک فرجام
مقابل همسر آینده ی خود نشسته اید. از نوع نگاهش پیداست که دلواپس است و شما همان طور که بر خطوط کلی چهره اش خیره شده اید، به آینده ی این ارتباط می اندیشید. میدانید که او قصد دارد با شما ازدواج کند. شما به او عشق می ورزید، حتی تصور اینکه روزی بدون او زندگی کنید برایتان دشوار است، اما تصور ازدواج با او ، شما را تا سر حد مرگ می ترساند. اگر با او پیمان زناشویی ببندید و بعدها متوجه شوید که با فرد دیگری سازگاری بهتری دارید، چه رخ می دهد؟ از کجا می توانید اطمینان بیابید که او واقعا همان گمشده ی شماست؟
آیشمن در اورشلیم به ترجمه مریم رضائی نشر آزرمیدخت
تقریبا هر کس دیگری در اسرائیل ، باور داشت که فقط یک دادگاه یهودی می تواند عدالت را در حق یهودیان جاری کند و این وظیفه یهودیان بود که به قضاوت دشمنانشان بنشینند.
به همین دلیل، حتی یک اشاره کوچک به تشکیل دادگاه بین المللی برای محاکمه آیشمن، نه بابت جنایت علیه مردم یهود ، بلکه بابت جنایت علیه بشریت که بر پیکره مردم یهود ارتکاب یافته است، در اسرائیل با مخالفت تقریبا همگانی روبه رو می شد.
ارثیه ویرانگر به ترجمه محبوبه صادقی نشر آزرمیدخت
... اما راننده جرثقیل فکر کرد من دارم بهش علامت می دمکه اوضاع مرتبه و میتونه دنده عقب بگیره و اونم درجا دنده عقب گرفت.و این پایان زندگی مبل نشین بود.
جرثقیل ایستاد ، اما جکوزی خیر! جکوزی همین طور داشت بالای سر خونه تاپ میخورد و یه دفعه خورد به دودکش . من دیگه فکر کردم همه چیز به خیر گذشته و نمیتونستم حتی فکرش رو بکنم که یه اتفاق دیگه بیفته، اما افتاد...
از شیر گرفتن نوزاد اثر فرحناز کمالی نشر دانشیاران ایران
برشی از متن :
برای اینکه کودک خود را از شیر بگیرید، بایستی به تدریج و کم کم این کار را شروع کنید.
بهترین زمان از شیر گرفتن کودک بین 1-2 سالگی است. البته سعی کنید تا 2 سال کودکتان تمام نشده او را از شیر بگیرید، زیرا نزدیک 2 سالگی، کودک بیشتر می فهمد و دیرتر سینه ی مادر را ترک میکند. لذا سخت تر می توان آن را از شیر گرفت
اسرار موفقیت به ترجمه آزاده سخایی منش نشر پدیده دانش
اسم تو 2 به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
اگرچه تاکی و میتسوها از این که بدن ها و زندگی هایشان مدام با هم جا به جا میشد گیج شده بودند، اما کم کم واقعیت را پذیرفتند. آن ها تا جایی که می توانستند با شرایط موجود کنار آمدند، گاهی از طریق یادداشت هایی که برای یکدیگر می گذاشتند با هم جر و بحث می کردند و گاهی نیز از زندگی یکدیگر لذت میبردند. با وجود این، درست همان موقع که به زندگی جدیدشان عادت کرده بودند، جا به جایی ها ناگهان متوقف شدند...
دختر و پسری که هرگز با یکدیگر آشنا نشده بودند با همدیگر ملاقات کردند...