سالتو اثر مهدی افروزمنش نشر چشمه
سرزمین گوجه های سبز به ترجمه محمدرضا صامتی نشر سفیر قلم
هر زمان که مادر با کمربند لباس اش کودک را به صندلی می بندد، هر زمان که آرایش گر موهای پدر بزرگ را اصلاح می کند، هر زمان که پدر به کودک می گوید: گوجه سبز نخور، در تمامی این سال ها، یک مادربزررگ در کنج اتاق ایستاده است. او، با ذهنی پریشان خیال، به دنبال همه ی آیندگان و رونده گان است. در همه ی این سال ها مادربزرگ آوازی را با خود زمزمه می کند.
شرافت به ترجمه ناصر حسنی نشر کاریز
این رمان که اثر نویسنده معروف و پرفروش ترکی الیف شافاک است، به روایت داستان حماسی خانواده، عشق و سو تفاهم هایی می پردازد که سرنوشت دو دختر دو قلو را که در یک روستای کرد نشین به دنیا آمده اند، دست خوش تغییر می کند. در حالی که جمیله تصمیم می گیرد تا یک ماما شود، خواهر او به دنیال شوهر ترکیه ای اش به لندن سفر می کند، جایی که آن ها فکر میکنند میتوانند برای خود و کودکشان زندگی شگفت انگیزی را رقم بزنند.
عشق سال های وبا به ترجمه فاطمه ابراهیمی نشر آزرمیدخت
عشق در سال های وبا به معنای واقعی کلمه یک داستان عاشقانه خوب است، که به جرات می توان گفت هر خواننده ای از مطالعه آن لذت خواهد برد. شیوه ی استفاده مارکز از زمان در این رمان بسیار زیبا است. مارکز ابتدا تصویری از حال را به شما نشان می دهد، بعد گذشته را مرور می کند و کم کم زمان را جلو می برد تا دوباره به زمان حال برسد و بعد به سمت آینده حرکت کند.
قمار باز ترجمه جلال آل احمد نشر آزرمیدخت
در حالی که از قمارخانه بیرون آمدم، حس کردم که یک فلورین در جیب کوچکم تکان می خورد، به خودم گفتم: خوب، با آن می توانم شام بخورم. ولی پس از این که صد قدم رفتم، تغییر رای دادم و راهم را برگرداندم و همان فلورین را روی مانک گذاشتم این بار نوبت مانک بود راستی وقتی انسان تنها در مملکت بیگانه ، دور از وطن و دوستان خود و بدون این که بداند از کجا برای زندگیهمان روز خود را به مخاطره می اندازد و به قمار می گذارد، راستی احساس عجیبی سراپایش را فرا میگیرد!
من بردم و وقتی بیست دقیقه بعد قمار خانه را ترک کردم، صد و هفتاد فلورین داشتم.
کافه سرای طاووس به ترجمه مرتضی عدالتی سردهایی نشر کاریز
کتاب در دو خط داستان جدا در سال های 1963 و 2001 سالی که کتاب نوشته شده تعریف میشود.
آثن فرستر دختری زیبا اما غیر قابل کنترل است و بعد از گذشتن دو سال از ازدواجش شایعه ها دوباره شروع میشوند. در سال 2001 دختر آثن فرستر، سوزانا پیکاک بعد فرار از ازدواج مشکل دارش، ارثیه ای از مادرش پیدا میکند که همان فروشگاه پیکاک است که در آنجا با دیوارهای هیجان انگیز و جادویی اش و روابط دوستانه ی جدید، وارد یک دوره ی تازه ای از زندگی اش میشود.