آخرین روز یک محکوم به اعدام به ترجمه پگاه فرهنگ مهر نشر یوشیتا
تمام مردم میخندند، دست می زنند و فریاد می کشند. در میان تمامی این انسان های آزاد که زندان بان ها هیچ کدام را نمی شناسند و با سرور به سمت محل اعدام می دوند، در این جمعیت سرها، که میدان را پر کرده اند، چند نفری هستند که دیر یا زود سرشان در کنار سر من در آن سبد خونین خواهند افتاد. بیش از یک نفر از آنان که برای دیدن سر من به آنجا می آیند، فردا برای سر خود روانه ی میداند خواهند شد. برای این موجودات فانی، در مکانی مشخص در میدان گرو، مکانی مهلک، تله ای وجود دارد. آنقدر می چرخند تا بالاخره به آنجا برسند.
زندگی، جنگ و دیگر هیچ به ترجمه فاطمه حسین بیگ نشر آزرمیدخت
کتاب دختری با هفت اسم (داستان فرار دختری از کره شمالی)
فرار از کره شمالی نوشتۀ هیئون سئو لی، نگاهی فوقالعاده به زندگی در یکی از بیرحمترین و مخفی کارترین دیکتاتوریهای جهان و ماجرای مبارزه هراسآور یک زن برای فرار از دستگیری و رساندن خانوادهاش به آزادی است.
دختری با هفت اسم (The girl with seven names) در سال 2015 منتشر شد و خیلی زود جزو کتابهای پرفروش نیویورکتایمز قرار گرفت. همچنین در همان سال نامزد جایزه بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد.
هیئون سئو لی (Hyeonseo Lee) که کودکیاش در کره شمالی سپری میشد یکی از میلیونها نفری بود که در دام رژیم مخفی کار و ستمگر کمونیست روزگار میگذراندند. خانه کودکیاش در مرز چین او را در شرایطی فراتر از حدود کشور محصورش قرار میداد و وقتی قحطی دهه 1990 آمد او شروع به تفکر، پرسشگری و درک این نکته کرد که در سراسر عمرش شستشوی مغزی شده است. با توجه به میزان فقر و بیچارگی اطرافیانش متوجه شد که کشورش نمیتواند چنان که میگفتند «بهترین کشور روی زمین» باشد.
دختری که ناپدید شد ترجمه نوشین حیدری نشر آزرمیدخت
الویا شاو از سه شنبه ی گذشته ناپدید شده است. آخرین بار مقابل درب ورودی مدرسه ابتدایی اش در محله ی هانتس پوینت با یک ژاکت بهاره ی سفید، شلوار جین آبی و چکمه های صورتی دیده شده است.
خودم را وارد می کنم به چهره ی توی عکس نگاه کنم، به ویژگی های صورتش که اندکی چرکین ولک شده اند، همان جا خشکم میزند.
تصویر الویا شاو می توانست انعکاس چهره ی خودم در آینه باشد. سیزده ساب قبل در صورتی که هر گونه اطلاعی از مکان تقریبی یا هر نوع اطلاعات مربوط به الویا شاو دارید، لطفا با شماره زیر تماس بگیرید...
لیست مهمان ها ترجمه غزل مرتضوی نشر آزرمیدخت
پژواک ضجه ای پیچیده در تند باد گزنده، سرخوشی را از سر مهمانان عروسی سیاه مست پراند. گویی بهترین مکان برای برپایی یک عروسی به یاد ماندنی جایی دور از هر بنی بشر است، آنجا که حتی دست امواج تلفن هم به آن نرسد، مثلا جزیره ای میان جوش و خروش امواج کینه توز اقیانوس، جایی که زمانی ملجا فراریان باستانی بوده که حالا اجساد سلاخی شده شان در دل باتلاق پرسه می زنند.