آخرین روز یک محکوم به اعدام به ترجمه پگاه فرهنگ مهر نشر یوشیتا
تمام مردم میخندند، دست می زنند و فریاد می کشند. در میان تمامی این انسان های آزاد که زندان بان ها هیچ کدام را نمی شناسند و با سرور به سمت محل اعدام می دوند، در این جمعیت سرها، که میدان را پر کرده اند، چند نفری هستند که دیر یا زود سرشان در کنار سر من در آن سبد خونین خواهند افتاد. بیش از یک نفر از آنان که برای دیدن سر من به آنجا می آیند، فردا برای سر خود روانه ی میداند خواهند شد. برای این موجودات فانی، در مکانی مشخص در میدان گرو، مکانی مهلک، تله ای وجود دارد. آنقدر می چرخند تا بالاخره به آنجا برسند.
آخرین نامه ی معشوق به ترجمه فاطمه حسین بیگ نشر آزرمیدخت
آیشمن در اورشلیم به ترجمه مریم رضائی نشر آزرمیدخت
تقریبا هر کس دیگری در اسرائیل ، باور داشت که فقط یک دادگاه یهودی می تواند عدالت را در حق یهودیان جاری کند و این وظیفه یهودیان بود که به قضاوت دشمنانشان بنشینند.
به همین دلیل، حتی یک اشاره کوچک به تشکیل دادگاه بین المللی برای محاکمه آیشمن، نه بابت جنایت علیه مردم یهود ، بلکه بابت جنایت علیه بشریت که بر پیکره مردم یهود ارتکاب یافته است، در اسرائیل با مخالفت تقریبا همگانی روبه رو می شد.
بخوان، دفن نکن، بخوان به ترجمه بهنام سلحشور نشر باران خرد
بخشی از کتاب داستان ارواح، و بخشی داستان جاده ایتس. این کتاب سفری خیره کننده در گذشته و حال می سی سی پی و داستانی حماسی از امید و زندگیست.
به دنبال خانواده ای که سفرشان را از شهر ساحلی شان در کنار خلیج به سمت زندان ایتالی می سی سی پی آغاز می کنند، آواز اجساد بی گور قدرت ارتباط عاطفی و هم بستگی حافظه ی جمعی ما را به چالش می کشد.
بینایی به ترجمه پروانه جمشیدی نشر الینا
اصلا جریان سقوط اخلاقی انسان به امروز و دیروز بر نمیگردد. بلکه به دفعات گفته ایم که یک پدیده ی تاریخی است و سن آنبه اندازه سن تپه ها و کوه ها می باشد، فعلا که با هم ادعای رفاقت می کنیم. فردا مخالفت ها شروع می شود. بعد از این عدم هماهنگی، مقابله و جنگ آشکار، سایر مردم هم با تماشا کردن منتظر می مانند و مشغول شرط بندی می شوند که میزان استقامت ما چقدر است.