وقتی سموم بر تن یک ساق می ورزید اثر خسرو حمزوی نشر روشنگران و مطالعات زنان
وقتی یتیم بودیم اثر کازئو ایشیگورو نشر نویر ظهور
یک قدم مانده تا بهشت به ترجمه محدثه ابوالحسنی نشر نگاه آشنا
رویای من برای رسیدن به ابرها، چیز تازه ای نیست. از وقتی که به این جا مهاجرت کرده ایم، طیف مختلفی از این خواب ها را دیده ام. گاهی از درخت ها سقوط می کنم. گاهی حتی هنوز دستم به آخرین شاخه نرسیده، به پایین می افتم . بیشتر اوقات به جلو خم میشوم و فاصله ای تا رسیدن به آن ندارم، اما در هیچ کدام از این رویاها، دستم به ابرها نمی رسد. آن ها درست بالای سرم ، در لایه های ضخمی از ورقه های سفید توپر مواج، شناورند.انگار این را میدانم که در خواب هایم، گرفتن ابر به نشانه پرواز به سوی بهشت است. جایی که تا به حال ندیده ام، مگر دز خواب هایم. اصلا به امید رسیدن به بهشت بود که از این جا سر در آوردم.
یک مرد… به ترجمه نشمین حیدری نشر آزرمیدخت
یک ملکه برای دو سرزمین ، ماری استوارت به ترجمه ضیا الدین ضیایی نشر هلال نقره ای
زندگی پر فراز و نشیب ماری استوارت قرن هاست که توجه شاعران و نویسندگان را به خود مشغول کرده است. ماری استوارت، معروف به ماری اول، پس از مرگ پدرش در نه ماهگی به عنوان ملکه استکاتلند تاج گذاری کرد و به صوعمه فرستاده شد تا به طور ناشناس و با امنیت بزرگ شود و اداره ی کشور را برعهده بگیرد، اما در آنجا شناسایی و به جان او سو قصد گردید، به ناچار او را به فرانسه فرستادند و این تازه ابتدای مسیر زندگی زنیست که سرنوشت، حکومن دو سرزمین را برایش مقدر ساخته بود...