رستگاری در تاریکی به ترجمه فریده یگانه پرستان نشر اسما الزهرا
در زندگی همه ی ما، اوقاتی هست که از میان نقاط تاریک حیاتمان عبور میکنیم. در این اوقات دلسرد شدن، دست کشیدن از رویاهایی که در سر داشتیم و اندیشیدن به پایان ، راحت ترین کار است.
اما خداوند دقیقا از همین دوران بیشترین بهره را می برد. دانه ای را در ذهن خود مجسم کنید. این دانه تا هنگامی که در نور باشد جوانه نمیزند و هرگز آن گیاهی که باید از آن پدید نمی آید. بلکه بایستی در خاک،در جایی تاریک کاشته شود، تا آن قوه درونی اش ، بیدار شود.
مادام بواری به ترجمه سمیه موحدی فرد نشر نظاره
شهر خفتگان در پسرعموهای افسانه ای نویسنده سید سعید جدیری نشر طلایه
افسانه ای از جادو به ترجمه نشر نگاه آشنا
کتاب ببخش هر آنچه را نمی توانی فراموش کنی!
کارت های سه در پنج را از جیم گرفتم و شروع به نوشتن مواردی کردم که نیاز به بخشش داشت؛ هر مورد روی یک کارت. تمرکز بر آنچه بین قلب و مغزم برای اولین بار رخ داده بود، لازم بود… به خاطر آوردن اشخاص و آسیب های رسیده به من، همه را روی کارت ها نوشتم و بعد کارت ها را جدا کردم.
کارت ها را یکی یکی چیدم و با این کار توانستم تمام اتفاقاتی را که به طرز عمیقی در وجودم رخنه کرده بودند، به یاد بیاورم. جیم به من گفت آن ها را روی زمین در کنار هم بچینم و بعد به من یک دسته مکعب های قرمز رنگ بزرگ تر از کارت ها داد و گفت برای هر مورد خاص، بخشش داشته باشم. در نهایت با گذاشتن هر مکعب قرمز روی هر کارت، کار بخشش را انجام دادم. گاهی احساسات اجازه نمی دهد با دستورات الهی هماهنگ شویم. من هم به همین دلیل مکعب های قرمز را روی کارت ها گذاشتم تا عمل مقدس بخشش صورت گیرد. با این کار حس کردم مانند حضرت عیسی بخشش را انجام دادم، در حالی که قبلا فکر می کردم خیلی سخت یا حتی غیر ممکن است؛ اما عیسی مسیح این کار را برایم ممکن ساخت.