اسم تو 2 به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
اگرچه تاکی و میتسوها از این که بدن ها و زندگی هایشان مدام با هم جا به جا میشد گیج شده بودند، اما کم کم واقعیت را پذیرفتند. آن ها تا جایی که می توانستند با شرایط موجود کنار آمدند، گاهی از طریق یادداشت هایی که برای یکدیگر می گذاشتند با هم جر و بحث می کردند و گاهی نیز از زندگی یکدیگر لذت میبردند. با وجود این، درست همان موقع که به زندگی جدیدشان عادت کرده بودند، جا به جایی ها ناگهان متوقف شدند...
دختر و پسری که هرگز با یکدیگر آشنا نشده بودند با همدیگر ملاقات کردند...
کتاب شهر تو خالی
دومین قسمت مجموعه ی یتیم خانه ی خانم پرگرین بلافاصه پس از پایان اولین کتاب از سال 1940 آغاز می شود.
جیکوب و دوست جدیدش بعد از آنکه از جزیره خانم پرگرین به زحمت جان سالم به در می برند باید راهی سفر لندن، پایتخت عجیب و غریب دنیا شوند. در طول مسیر جذاب، آنها با دوستان جدید، یک نمایشگاه حیوانات عجیب الخلقه و سور پرایزهای غیر قابل پیش بینی روبرو می شوند.
کتاب از خوب به عالی
چطور یک طرح کسب و کار بنویسیم به ترجمه مرجان شمیل شوشتری نشر یوشیتا
این کتاب بر اساس تجربیات شخصی نویسنده در کسب و کار و صد البته تجربیات شان در آموزش و مربی گری هزاران کارآفرین موفق نوشته شده است. نکات خوبی در این کتاب ارائه شده، و گام به گام به شما کمک میکند تا بتوانید یک طرح کسب و کار عالی برای حرفه ای که میخواهید وارد آن شوید بنویسید. نوشتن یک طرح کسب و کار برای شروع کار، جز اقدامات مهم و ضروری است که نباید آن را نادیده گرفت.
دلایلی برای زنده ماندن به ترجمه نوشین حیدری ثانی نشر آزرمیدخت
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی از هر 5 نفر یک نفر در برهه ای از زندگی خود دچار افسردگی می شود.
خودکشی یکی از مهم ترین علل مرگ و میر در مردان زیر 35 سال است.
کتاب دلایلی برای زنده ماندن مهم ترین اثر مت هیگ، قدرت نجات دادن زندگی بسیاری را دارد.
این کتاب در سال 2015 پرفروش ترین کتاب انگلستان شد.
دلایلی برای زنده ماندن پنجره ای برای دیدن افسردگی است برای کسانی که تجربه مستقیمی از آن ندارند و یا بدون اینکه خود متوجه باشند از آن رنج می برند.
ارثیه ویرانگر به ترجمه محبوبه صادقی نشر آزرمیدخت
... اما راننده جرثقیل فکر کرد من دارم بهش علامت می دمکه اوضاع مرتبه و میتونه دنده عقب بگیره و اونم درجا دنده عقب گرفت.و این پایان زندگی مبل نشین بود.
جرثقیل ایستاد ، اما جکوزی خیر! جکوزی همین طور داشت بالای سر خونه تاپ میخورد و یه دفعه خورد به دودکش . من دیگه فکر کردم همه چیز به خیر گذشته و نمیتونستم حتی فکرش رو بکنم که یه اتفاق دیگه بیفته، اما افتاد...