مدرسه افسانه ای به ترجمه مطهره ابراهیم زاده نشر نگاه آشنا
سوفی دخترک زیبا و بلند پروازی است که در روستایی به نام گاوالدون زندگی می کند. او بر خلاف سایر اهالی روستا، از زندگی عادی و یک نواخت روستایی بیزار است و آرزوی یک زندگی رویایی را دارد. کلید رسیدن به این زندگی ، کسی نیست جز مدیر مدرسه! مدیری مرموز که اهل سرزمین افسانه هاست و تا حالا هیچ کس چهره اش را ندیده است...
مدرسه افسانه ای 3 ( ملکه تاریکی ) به ترجمه مطهره ابراهیم زاده نشر نگاه آشنا
مدرسه افسانه ای 4 ( جست و جوی خوش بختی) به ترجمه مطره ابراهیم زاده نشر نگاه آشنا
بعد از نابود کردن مدیر مدرسه، دانش آموزان مدرسه افسانه ای تصور کردند که به پایان خوش داستانشان رسیده اند. حالا که به سال چهارم رسیده اند. حالا که به سال چهارم رسیده اند باید قبل از فارغ التحصیلی شدنشان ماموریتی را پشت سر بگذارند. ماموریتی برای بدست آوردن خوش بختی و افتخار که هم خطرناک است و هم غیر قابل پیش بینی...
افسانه ای از جادو به ترجمه نشر نگاه آشنا
شهر خفتگان در پسرعموهای افسانه ای نویسنده سید سعید جدیری نشر طلایه
اسم تو 2 به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
اگرچه تاکی و میتسوها از این که بدن ها و زندگی هایشان مدام با هم جا به جا میشد گیج شده بودند، اما کم کم واقعیت را پذیرفتند. آن ها تا جایی که می توانستند با شرایط موجود کنار آمدند، گاهی از طریق یادداشت هایی که برای یکدیگر می گذاشتند با هم جر و بحث می کردند و گاهی نیز از زندگی یکدیگر لذت میبردند. با وجود این، درست همان موقع که به زندگی جدیدشان عادت کرده بودند، جا به جایی ها ناگهان متوقف شدند...
دختر و پسری که هرگز با یکدیگر آشنا نشده بودند با همدیگر ملاقات کردند...
اسم تو به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
میتسوها میامیزو، یک دانش آموز دبیرستانی در حومه روستای ایتوموری در کشور ژاپن بود که از زندگی در روستا خسته شده بود و آرزو داشت در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوش سیما در توکویو شود. تاکی تاچیبا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو بود. زمانی که یک ستاره دنباله دار به زمین نزدیک شد، آرزوها و زندگی آن ها دست خوش تغییر کرد. در یکی از روزها از خواب بیدار شدند، جایشان با هم عوض شده بود...
چشم بادامی به ترجمه زهرا عباسی آلنی نشر نگاه آشنا
جویس یک دختر کره ای اسست که با خانواده اش در آمریکا زندگی می کند. مردم همیشه او را با خواهر بزرگ تر و زیبایش، هلن مقایسه می کنند. ماجرا از جایی شروع می شود که عمه ثروتمندشان که به جراحی های زیبایی اعتیاد دارد به او پیشنهاد می دهد تا پلک هایش را جراحی کند و زیبا شود. جویس قبلا در مورد جراحی پف پلک شنیده است، همان جراحی رایجی که زنان آسیایی استفاده می کنند تا چشم هایش درشت تر شود و چهره ای آمریکایی تر پیدا کنند...