اسم تو 2 به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
اگرچه تاکی و میتسوها از این که بدن ها و زندگی هایشان مدام با هم جا به جا میشد گیج شده بودند، اما کم کم واقعیت را پذیرفتند. آن ها تا جایی که می توانستند با شرایط موجود کنار آمدند، گاهی از طریق یادداشت هایی که برای یکدیگر می گذاشتند با هم جر و بحث می کردند و گاهی نیز از زندگی یکدیگر لذت میبردند. با وجود این، درست همان موقع که به زندگی جدیدشان عادت کرده بودند، جا به جایی ها ناگهان متوقف شدند...
دختر و پسری که هرگز با یکدیگر آشنا نشده بودند با همدیگر ملاقات کردند...
اسم تو به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا
میتسوها میامیزو، یک دانش آموز دبیرستانی در حومه روستای ایتوموری در کشور ژاپن بود که از زندگی در روستا خسته شده بود و آرزو داشت در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوش سیما در توکویو شود. تاکی تاچیبا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو بود. زمانی که یک ستاره دنباله دار به زمین نزدیک شد، آرزوها و زندگی آن ها دست خوش تغییر کرد. در یکی از روزها از خواب بیدار شدند، جایشان با هم عوض شده بود...
چشم بادامی به ترجمه زهرا عباسی آلنی نشر نگاه آشنا
جویس یک دختر کره ای اسست که با خانواده اش در آمریکا زندگی می کند. مردم همیشه او را با خواهر بزرگ تر و زیبایش، هلن مقایسه می کنند. ماجرا از جایی شروع می شود که عمه ثروتمندشان که به جراحی های زیبایی اعتیاد دارد به او پیشنهاد می دهد تا پلک هایش را جراحی کند و زیبا شود. جویس قبلا در مورد جراحی پف پلک شنیده است، همان جراحی رایجی که زنان آسیایی استفاده می کنند تا چشم هایش درشت تر شود و چهره ای آمریکایی تر پیدا کنند...
سرزمین گوجه های سبز به ترجمه محمدرضا صامتی نشر سفیر قلم
هر زمان که مادر با کمربند لباس اش کودک را به صندلی می بندد، هر زمان که آرایش گر موهای پدر بزرگ را اصلاح می کند، هر زمان که پدر به کودک می گوید: گوجه سبز نخور، در تمامی این سال ها، یک مادربزررگ در کنج اتاق ایستاده است. او، با ذهنی پریشان خیال، به دنبال همه ی آیندگان و رونده گان است. در همه ی این سال ها مادربزرگ آوازی را با خود زمزمه می کند.
دفتر خاطرات یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار
اسم کتابمم گذاشتم دفترچه خاطرات یه بچه خارق العاده با محبت این همون اسمی هستش که بابام رو من گذاشته بود...
سلام اسم من راولی جفرسون هستش اینم کتاب منه حالا منم مثل دوستم گرک یه دفترچه خاطرات دارم...
بعضی مواقع والدینم یه چیزایی بهم میگن که باعث میشه فکر کنم اونا اون احساسی که من به گرک دارم را ندارن...
داستان های ترسناک یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار
هاها خودتونو وارد دنیای وحشت کنید
یالله تند و سریع یه چراغ قوه بردارید و شیرجه بزنید به دنیای تخیل پر از ترس و توهم و مضحک راولی جفرسون... دنیایی که شما میتونید با ارواح و زامبی ها و هیولاهایی ملاقات کنید که علاوه بر ترسناک بودنشون کلی شما را می خندونن... قهقه های تضمینی با خوندن این کتاب برای شما...
ماجراجویی شگفت انگیز یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار
ماجراجویی در انتظار شماست :
حالا وارد بخش حماسی پر از ماجویی تخیلات راولی جفرسون میشیم... با رولند و بهترین دوستش گارگ اهل بربرستان همراه بشید که روستای آروم و بدون خطر خودشونو ترک کردن و به استقبال خطر رفتن تا بتونن جون مادر رولند را از دست وایت وارلاک نجات بدن
آیا قهرمان های ما جون سالم به در میبرن
با ماجراجوهای جذاب رولی جفرسون همراه بشید
گورخر گلادیاتور(بزن بزن با رومی ها) به ترجمه نیلوفر گنجی نشر نگاه آَنا
چه می شود اگر پای حیوان به نبردهای گلادیاتوری روم باستان باز شود؟ ژولیوس زبرا، گورخر داستان که خیلی تاکیید دارد او را اسب راه راه صدا نزنند با یک شیر بد اخلاق و یک گراز کوچولوی پرحرف در خانه خود، یعنی آفریقا به دام رومی ها می افتند و به شهر رم فرستاده می شوند و حالا باید برای نجات جان خود به یک گلادیاتور خشن تبدیل شوند...