نمایش 1–24 از 89 نتیجه

دفتر پلنر دختر پشت ماه انتشارات محمد امین

48,000 تومان
دفتر پلنر یا دفتر برنامه ریزی داخل رنگی و بسیار جذاب میتونید روزانه برنامه ریزی کنید تا کارهاتون رو بهتر و دقیق تر و سر تایم انجام بدید... :)

دفتر پلنر طرح دختر مو بنفش انتشارات محمد امین

48,000 تومان
دفتر پلنر یا دفتر برنامه ریزی داخل رنگی و بسیار جذاب میتونید روزانه برنامه ریزی کنید تا کارهاتون رو بهتر و دقیق تر و سر تایم انجام بدید... :)

رویاهای خطرناک به ترجمه شیما کاکائی نشر آزرمیدخت

50,000 تومان
بعد از بزرگراه 305، مابین مسیرهای پر پیچ و خم و چراغ های روشن شهر، جنگلی وجود دارد، جنگلی تاریک و انبوه حتی در زمستان که ساده ترین درخت ها هم بی شاخ و برگند، این جنگل همچنان انبوه است.

ماجراهای صندلی آرزوها سرزمین موجودات خیالی به ترجمه سمیه موحدی فر نشر نظاره

45,000 تومان
جک جسیکا دوست دارند به همراه ویشلر به سرزمین موجودات خیالی بروند آن ها می خواهند تک شاخ، اژدها و دیگر موجودات را ببینند... اما همه حیوان ها بیمار به نظر می رسند جادوگر بد جنس آن ها را طلسم گرده است؟

خواندن این کتاب ممنوع به ترجمه فریبا شیخ الاسلامی نشر نگاه آشنا

55,000 تومان
ایمی آنی دختر محصلی است که هرگز بلند حرف نمیزند، خجالتی، قانون مدار و عاشق کتاب ایت. اما وقتی انجمن مدرسه کتاب مورد علاقه اش را از کتابخانه بر میدارند. دست از گوشه نشینی بر میدارد و در اعتراض به این که دیگران برای کتاب خواندن بچه ها تصمیم گرفته اند، دست به کارهایی می زند که با روحیاتش سازگار نیست...  

سرزمین گوجه های سبز به ترجمه محمدرضا صامتی نشر سفیر قلم

70,000 تومان
هر زمان که مادر با کمربند لباس اش کودک را به صندلی می بندد، هر زمان که آرایش گر موهای پدر بزرگ را اصلاح می کند، هر زمان که پدر به کودک می گوید: گوجه سبز نخور، در تمامی این سال ها، یک مادربزررگ در کنج اتاق ایستاده است. او، با ذهنی پریشان خیال، به دنبال همه ی آیندگان و رونده گان است. در همه ی این سال ها مادربزرگ آوازی را با خود زمزمه می کند.

دفتر خاطرات یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار

68,000 تومان
اسم کتابمم گذاشتم دفترچه خاطرات یه بچه خارق العاده با محبت این همون اسمی هستش که بابام رو من گذاشته بود... سلام اسم من راولی جفرسون هستش اینم کتاب منه حالا منم مثل دوستم گرک یه دفترچه خاطرات دارم... بعضی مواقع والدینم یه چیزایی بهم میگن که باعث میشه فکر کنم اونا اون احساسی که من به گرک دارم را ندارن...

داستان های ترسناک یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار

68,000 تومان
هاها خودتونو وارد دنیای وحشت کنید یالله تند و سریع یه چراغ قوه بردارید و شیرجه بزنید به دنیای تخیل پر از ترس و توهم و مضحک راولی جفرسون... دنیایی که شما میتونید با ارواح و زامبی ها و هیولاهایی ملاقات کنید که علاوه بر ترسناک بودنشون کلی شما را می خندونن... قهقه های تضمینی با خوندن این کتاب برای شما...

ماجراجویی شگفت انگیز یک بچه خفن و مهربان به ترجمه اکرم افشار نشر آوای ماندگار

68,000 تومان
ماجراجویی در انتظار شماست : حالا وارد بخش حماسی پر از ماجویی تخیلات راولی جفرسون میشیم... با رولند و بهترین دوستش گارگ اهل بربرستان همراه بشید که روستای آروم و بدون خطر خودشونو ترک کردن و به استقبال خطر رفتن تا بتونن جون مادر رولند را از دست وایت وارلاک نجات بدن آیا قهرمان های ما جون سالم به در میبرن با ماجراجوهای جذاب رولی جفرسون همراه بشید

اسم تو 2 به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا

75,000 تومان
اگرچه تاکی و میتسوها از این که بدن ها و زندگی هایشان مدام با هم جا به جا میشد گیج شده بودند، اما کم کم واقعیت را پذیرفتند. آن ها تا جایی که می توانستند با شرایط موجود کنار آمدند، گاهی از طریق یادداشت هایی که برای یکدیگر می گذاشتند با هم جر و بحث می کردند و گاهی نیز از زندگی یکدیگر لذت میبردند. با وجود این، درست همان موقع که به زندگی جدیدشان عادت کرده بودند، جا به جایی ها ناگهان متوقف شدند... دختر و پسری که هرگز با یکدیگر آشنا نشده بودند با همدیگر ملاقات کردند...

یک قدم مانده تا بهشت به ترجمه محدثه ابوالحسنی نشر نگاه آشنا

55,000 تومان
رویای من برای رسیدن به ابرها، چیز تازه ای نیست. از وقتی که به این جا مهاجرت کرده ایم، طیف مختلفی از این خواب ها را دیده ام. گاهی از درخت ها سقوط می کنم. گاهی حتی هنوز دستم به آخرین شاخه نرسیده، به پایین می افتم . بیشتر اوقات به جلو خم میشوم و فاصله ای تا رسیدن به آن ندارم، اما در هیچ کدام از این رویاها، دستم به ابرها نمی رسد. آن ها درست بالای سرم ، در لایه های ضخمی از ورقه های سفید توپر مواج، شناورند.انگار این را میدانم که در خواب هایم، گرفتن ابر به نشانه پرواز به سوی بهشت است. جایی که تا به حال ندیده ام، مگر دز خواب هایم. اصلا به امید رسیدن به بهشت بود که از این جا سر در آوردم.

اسم تو به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا

75,000 تومان
میتسوها میامیزو، یک دانش آموز دبیرستانی در حومه روستای ایتوموری در کشور ژاپن بود که از زندگی در روستا خسته شده بود و آرزو داشت در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوش سیما در توکویو شود. تاکی تاچیبا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو بود. زمانی که یک ستاره دنباله دار به زمین نزدیک شد، آرزوها و زندگی آن ها دست خوش تغییر کرد. در یکی از روزها از خواب بیدار شدند، جایشان با هم عوض شده بود...

بادام به ترجمه صالحه ترابی نوا نشر نگاه آشنا

60,000 تومان
یون جه پسر نوجوانی است که از درک احساساتی همچون شادی، غم و خشم ناتوان و این مسئله ارتباط با دیگران را برایش دشوار کرده است. مادر و مادربزرگش تمام سعی خود را می کنند تا ارتباط با دیگران برای یون جه آسان تر گردد. اما در شب تولد شانزده سالگی اش اتفاق عجیب رخ می دهی که زندگی اش را تغییر می دهد. پس از آن اتفاق ، یون جه خود را در مواجهه با دنیایی جدید می یابد که باید به تنهایی از پس چالش های پیش رو بر بیاید. در این بین اتفاقات عجیبی می افتد که یون جه را وادار می کنند تا پا از منطقه امین خود فراتر بگذارد.

چشم بادامی به ترجمه زهرا عباسی آلنی نشر نگاه آشنا

75,000 تومان
جویس یک دختر کره ای اسست که با خانواده اش در آمریکا زندگی می کند. مردم همیشه او را با خواهر بزرگ تر و زیبایش، هلن مقایسه می کنند. ماجرا از جایی شروع می شود که عمه ثروتمندشان که به جراحی های زیبایی اعتیاد دارد به او پیشنهاد می دهد تا پلک هایش را جراحی کند و زیبا شود. جویس قبلا در مورد جراحی پف پلک شنیده است، همان جراحی رایجی که زنان آسیایی استفاده می کنند تا چشم هایش درشت تر شود و چهره ای آمریکایی تر پیدا کنند...

کتابخانه ارواح به ترجمه لیلا مکرمی نشر آراستگان

50,000 تومان
سایمون نوجوانی است که کودکی سختی را پشت سر گذاشته و برخلاف روحیه پر جراتی که دارد ماجرای احساسی زیادی را تجربه کرده است.رو به رو شدن سایمون با جید جریان زندگی او را تغییر می دهد و او از حصاری که به دور خودش کشیده بیرون میآید و موفق می شود با دیگران ارتباط برقرار کند...

گردنبند کهربا ترجمه الهه احمدی نشر نسیم قلم

25,000 تومان
زینا یواشکی از قصر بیرون رفت، در پشت سرش بسته شد. او در حالی که بشقاب میوه را در دستش نگه داشته بود، با احتیاط از باغ عبود کرد.لباس زرد روشنش دور پاهایش پیچ می خورد و گردن بند کهربا با زنجیر نقره ای در گردنش می درخشید...